منابع نزديک به گروهک هاي تروريستي النصره و دولت اسلامي داعش فاش کردند که ابو مارية القحطاني مسئول شرقي سابق جبهه النصره و نفر دوم اين جبهه قبل از پيوستن به گروهک تروريستي القاعده در عراق وابسته به يگان فدائيان صدام بود. اين يگان متشکل از نيروهاي ويژه از عناصر مبارز و نيروهاي امنيتي بود که رژيم سابق عراق آن را تأسيس کرده بود و قبل از سقوط صدام حسين جنايتهاي وحشتناکي را بر ضد ملت عراق انجام داده بودند.
ابو ماريه القحطاني در ماههاي اخير حمله شديدي را بر ضد همکاران سابق خود در فرماندهي داعش انجام داده و آنها را بعثي و صدامي خوانده است. اين حمله به ويژه بعد از درگيريهاي خونين بين النصره و داعش شدت گرفت.
البته اطلاعات ديگري که يکي از منابع نزديک به خانواده القحطاني در موصل ارائه ميدهد، فاش ميکند با وجود درگيريهاي خونيني که بين اين دو جريان وجود دارد، اما برادر ناتني قحطاني به نام سالم يکي از عناصر دولت اسلامي (داعش) است و تاکنون نيز مسئوليت بخش امنيت اقتصادي داعش در موصل را به عهده داشته است.
گفته ميشود قحطاني قبل از اشغال عراق دانشجوي آکادمي کشاورزي بود و بعد از سقوط بغداد به نيروهاي پليس ملحق ميشود. البته موضوع حضور وي در جمع فدائيان صدام يا عضويت يکي از برادرانش در گروهک تروريستي داعش همواره از سوي او ناديده گرفته ميشود.
ميسر علي موسى عبد الله الجبوري نام کامل ابوماريه القحطاني است، وي عضو بخش امنيتي فدائيان صدام حسين در موصل بوده که در ساختار اين نيروها بخشي حساس به شمار ميرفته است. وي تا سقوط بغداد در سال 2003 در اين سمت حضور داشته است.
قحطاني در سال 1999 قبل از پيوستن به فداييان صدام سعي کرد وارد دانشکده دوم نظامي در موصل شود، اما موفق به اين کار نشد و به همين علت به سمت يگان فدائيان رفت.
دوستان قحطاني ميگويند که وي از همان دهه 90 به شيرين زباني معروف بود و همين موضوع باعث احترام او در نزد ديگران ميشد. البته وي قبل از سقوط بغداد متدين نبود و بعد از اينکه در سال 2004 به زندان بوکا افتاد، سلفيت جهادي را انتخاب کرد.
پيشتر گفته ميشد که قحطاني عضو پليس عراق در موصل بود و در شارع بغداد در اين شهر کار ميکرده است . زيردستان وي مي گويند او اطلاعات تحرکات ارتش آمريکا در موصل را در زمان فعاليت نيروهاي پليس اين شهر به گروه التوحيد و الجهاد ( القاعده) داده بود و به همين علت ارتش آمريکا وي را بازداشت و به 9 ماه زندان در بوکا محکوم کرد. وي در زندان با شيخ المياحي آشنا شد و ديدگاههاي سلفي را از او آموخت. قحطاني در حالي در سال 2005 از زندان آزاد شد که يکي از اعضاي گروههاي سلفي جهادي بود.
القدس العربي در گزارشي درباره وي مينويسد: قحطاني به علت اين که محل تولدش شهر هراره در موصل بود، هراري خوانده مي شد. وي مسئول شرعي تروريستهاي القاعده در عراق و شهر موصل بود. اما چيزي نگذشت که در سال 2007 بازداشت باشد. وقتي که در سال 2011 از زندان آزاد شد، فرتوت و مبتلا به بيماري پروستات شده بود. وي با درخواست يک مرخصي به سوريه رفت تا در آنجا مداوا شود. اما در بازگشت به نزد القاعده در موصل تاخير کرد و مدتي بعد اعلام کرد که از دولت اسلامي عراق در نوامبر سال 2011 خارج شده است.
القحطاني با وجود اختلافاتي که با دولت اسلامي عراق داشت، در زمان تأسيس جبهه النصره به اين گروه بازگشت. وقتي ابو محمد الجولاني از ابوبکر البغدادي دستور گرفت تا در جنگ سوريه حاضر شود، الجولاني خواستار پيوستن قحطاني به وي شد و دولت اسلامي عراق نيز با اين خواسته موافقت کرد. به نظر ميرسد قحطاني از گذشته خود در وابستگي به فدائيان صدام و حضور برادر ناتني اش در جمع تروريستهاي داعش به همراهان خود در جبهه النصره سخني نگفته است.
شايد القحطاني با مخفي کردن اين اطلاعات سعي کرده موقعيت خود در النصره تضعيف نکند و همواره به ارتباط با رژيم بعث عراق يا داعشي هاي بعثي ( بنابر نامگذاري خود وي) متهم نشود.
آنها که سران و فرماندهان رژيم بعث سابق يا نظاميان رژيم صدام حسين بودند، بعدها به گروههاي سلفي و بعد از آن به القاعده وارد شدند و بعد هم به دولت اسلامي ملحق شدند که در دوره صدام حسين رويکردهاي سلفي داشتند.
البته به نظر ميرسد بعثيها از ايفاي نقش در گروههاي افراطي ناتوان هستند، چرا اين گروهها از برخي سران رژيم صدام حسين استفاده ابزاري ميکنند، بهعنوان مثال عزت ابراهيم (عزت الدوري) بهعنوان رهبر کنوني حزب بعث هيچ گروه نظامي را غير از جريان تروريستي نقشبنديه پيدا نکرد که بتواند به آنها اعتماد کند.
نتيجه دوم که در موضوع الجولاني ملموستر است، اينکه اختلافات شخصيتي و رقابت بر سر قدرت محور اساسي درگيري بين گروههاي تکفيري است که مهمترين آنها داعش و النصره هستند، البته هر کدام از آنها رفتار خود را مشروع و برگرفته از فقه اسلامي سلفي ميدانند و همين موضوع باعث تقويت موضع و مشروعيت آن ها در برابر دشمنانش ميشود.
اين شايد بزرگترين چالشي باشد که القحطاني و جبهه النصره در درگيري خود با داعش در مراکز وابسته به خود در دير الزور و بلدة الشحيل با آن مواجه هستند. هر کدام از سران داعش که به النصره و ارتش آزاد حمله مي کنند، در واقع عناصري از اين گروه ها بودند که بعدها به گروهک تروريستي داعش پيوسته اند.
عامل اصلي که باعث تقويت نفوذ داعش در مراکز تحت نفوذ النصره در دير الزور شده، تکيه بر عشاير رقيب ايت که همچنان در ابعاد رقابت هاي عشايري و قبيله اي قرار دارند و اين مي تواند زبانههاي درگيري با عناوين مختلف را بين آنها شعلهور نمايد که روزي با ارتش آزاد و روزي ديگر با النصره و يک روز هم با داعش است.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: سیاسی ، ،
برچسبها: